اخلال در روند انتخابات
الآن هم مأیوس نیستند، آنها که نگذارند این رئیس جمهور که، مردم خودشان باید تعیین کنند، نگذارند تعیین بشود. 124 نفر بیایند و داوطلب بشوند براى رئیس جمهور، معلوم است معنایش چیست. 124 نفرى که مردم اکثرشان را نمىشناسند. شاید ده تاشان را بیشتر مردم نشناسند. تویشان اشخاصى که بىعقل هم هست، مىگویند هست. من نمىدانم، اما مىگویند اشخاص منحرف هم هست. این براى چى. صد و بیست و چند نفر کاندیدا، واقعاً اینها اعتقادشان است؟ احتمال این را مىدهند که پیش ببرند؟ احتمال مىدهند که یک جمعیت زیادى به آنها رأى بدهد نه، مىخواهند اخلال کنند. اخلال است. این خود اخلال است. یک مملکتى، صدو چند نفرى رئیس جمهور مىخواهند بشوند. صدو چند نفر آدمى که بعضیهاشان مثل اینکه مثلًا، بار فروشند. یک همچو مسائلى تو آن هست. من نمىدانم. درست نمىشناسم من. این خودش یک نحوه اخلالى است که در یک کشورى، صد و بیست و چند نفر، اینها داوطلب بشوند، براى اینکه مىخواهم رئیس جمهور بشوم و بعد هم خواهید دید که در این مثلًا تبلیغاتى که باید بکنند، خواهید دید که چه گروههایى تبلیغات مىکنند. نه از باب اینکه برسند به رئیس جمهور. از باب اینکه نگذارند رئیس جمهورى پیدا بشود، و لااقل اخلال کنند به اندازهاى که منعکس کنند در خارج که اینها یک همچو جمعیتى، ایران یک همچو کشورى هست.صد و بیست و چند نفر مىخواهند رئیس جمهور بشوند و همه هم به جان هم ریختند و بعد هم خواهید دید که اینها چه بساطى سر هم درمىآورند. اینها همه اخلالگرى هست، و ما از این مسائل، شاید اکثر جوانهاى ما از این مسائل غافل باشند. و بعد خدا مىداند که در قضیه مجلس شورا چه خواهد شد. و مانده آنکه بدتر از همه است براى اینکه، حدود مثلًا فرض کنید، دویست نفر مىخواهد وکیل بشود. این شاید چندین هزار نفر خودشان را منتخب کنند. رئیس [جمهور بشوند]، مىخواهند نگذارند یک مطلبى بشود. یکوقت این بود که- یک اشخاصى- ما مواجه با یک اشخاصى بودیم که اینها واقعاً راه را، راه ما را راه صحیح نمىدانستند. خودشان یک راه صحیحى داشتند. خوب، یک چیزى بود. مىنشستند صحبت مىکردند که این راه درست است یا آن درست. یکوقت این است که قضیه این نیست. قضیه این است که اینها از یک نقطه مىترسند و آن اسلام است و از یک جمعیت مىترسند. آنهایى که به اسلام اعتقاد دارند، آنهایى که در راه اسلام فعالیت مىکنند. این سیلى که این ابرقدرتها از ایران خوردند، از اول عمرشان تا حالا نخورده بودند این سیلى را.
منبع : صحیفه امام، ج12، ص: 97