«احمدینژاد طرفداران خودش را هم از دست داد! صحبتهای احمدینژاد حیثیت نظام را لکهدار کرد! سخنان احمدینژاد سقوط اخلاقی بود! مناظره نشان داد که متانت بر وقاهت پیروز است! و …»
جملات بالا بخشی از واکنشهای منفعلانه اصلاحطلبان است که بعد از شکست میرحسین موسوی در مناظره با احمدینژاد در خبرگزاری ایلنا منتشر شده است. مشابه چنین عبارات مضحکی را از زبان آدمهای بیانصاف دیگر هم میشود شنید.
واقعا که بعضی آدمها چقدر راحت به مغزشان استراحت میدهند. این جماعت مدعی، 4 سال است که از هیچ اهانتی علیه احمدینژاد دریغ نکردهاند، از همان ابتدا و حتی پیش از انتخاب احمدینژاد با او مخالفت کردند، او را به دیکتاتوری متهم کردند، هرجا نشستند علیه او شعار دادند، تخریب کردند، اهانت کردند، فحش دادند، حتی به لباس و جوراب و کفش و قیافه احمدینژاد هم گیر دادند، خوشبختانه خودشان هم با افتخار تمام به این مساله اعتراف کرده و میکنند، حالا بعد از 4 سال احمدی نژاد آمده و در یک مناظره تلویزیونی از خودش دفاع کرده، آنهم فقط به مدت یک ساعت! آنوقت همین دوستانی که تاکنون معنی اخلاق را نمیدانستند، فریاد وامظلوما و وامصیبتا سردادهاند که احمدینژاد اخلاق را رعایت نکرده، حرمت بزرگان نظام را نگه نداشته و به آنها توهین کرده است…
توهین؟ بله توهین، احمدینژاد به نظام و انقلاب توهین کرده! خودتان که بهتر میدانید این جور مواقع، نظام و انقلاب مساوی میشود با بعضی آقایان!
خود همین آقای موسوی از وقتی که احساس خطر کرد و به صحنه آمد، در هر جایی که حاضر شد دائما علیه احمدینژاد و دولت او سخنرانی کرد، او با شکستن سکوت 20 سالهاش، همه مشکلات چندین ساله کشور را بر گردن دولت نهم انداخت. چندین بار دولت و احمدینژاد را به استبداد متهم کرد، او حتی به اقتدار و پایداری ایران در سیاست خارجی و نیز به سخنرانی رییس جمهور در اجلاس ژنو هم اعتراض کرد و آنرا مایه پایین آمدن شان ایران و ایرانیان در جهان قلمداد کرد! آقای موسوی در این مدت حتی از مسائلی چون توزیع سیبزمینی هم برای مخالفت با احمدینژاد استفاده کرد و برای اولین بار شعار مرگ بر سیبزمینی در حضور ایشان ابداع شد که به شدت مورد تایید وی قرار گرفت!
اینها تنها بخش کوچکی از اهانتهای چند ماه گذشته آقای موسوی علیه احمدینژاد است. انصافا دیگر مسالهای در دولت نهم باقی نمانده بود که میرحسین موسوی آنرا مورد انتقاد قرار نداده باشد. حالا تهمتها و اهانتهای حامیان و دوستداران آقای موسوی را هم به موارد بالا اضافه کنید؛ به عنوان مثال، همین همایش سالن آزادی را در نظر بگیرید و ببینید در آن مراسم به بهانه حمایت از موسوی چه اهانتهایی که به رییسجمهور یک کشور نشد، آنهم با حضور سید محمد خاتمی، زهرا رهنورد و فائزه هاشمی و …
آنوقت دوستان سبزپوش ما علیرغم همه این موارد، از ادب و شرف و انسانیت و متانت و وقار دم میزنند و با مظلومنمایی تمام، سعی دارند ناتوانی میرحسین موسوی را در اثبات ادعاهای گذشتهاش، ناشی از ادب و متانت او بدانند، غافل از آنکه مردم جور دیگری فکر میکنند!
کدام متانت؟ شما از کدام انصاف صحبت میکنید؟ کسی که خودش فاقد انصاف و متانت و ادب هست، آیا میتواند درباره ادب و انصاف دیگران قضاوت کند؟ هرگز.