دسته
برندگان دومین رقابت وبلاگ نویسان تبیانی
لينكدوني
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 417263
تعداد نوشته ها : 362
تعداد نظرات : 42
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اعلام کرد: هیچ‌گونه مدرکی دال بر تایید مدرک دکتری زهرا رهنورد در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری وجود ندارد.

به گزارش راسخون از  فارس، روابط عمومی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اعلام کرده است: زهرا رهنورد حداقل در فاصله سال‌های 73-71 ضمن اینکه کارمند تمام وقت دانشگاه تهران بوده است، در سه رشته کارشناسی ارشد "پژوهش هنر " دانشگاه تهران، کارشناسی ارشد "علوم سیاسی " و دکترای "علوم سیاسی " در دانشگاه آزاد به طور همزمان مشغول به تحصیل بوده است. که مدارک تحصیلی سه گانه وی موجود است. بنابراین، وزیر وقت علوم پاسخ دهند چرا در زمانی که پرونده خانم زهرا رهنورد جهت ارتقای علمی در هیئت ممیزی وزارت مطرح شده، موارد مربوط به همزمانی تحصیل در سه رشته و در دو مقطع تحصیلی اصلا مورد توجه قرار نگرفته است.
در ادامه آمده است: شاید در قانون، تحصیل همزمان در دورشته دانشگاه آزاد و دانشگاه دولتی منع قانونی نداشته باشد، اما آیا می‌توان همزمان در سه رشته تحصیلی و در دو مقطع تحصیلی درس خواند و همچنین کارمند تمام وقت دانشگاه تهران هم بود. تنها در روند ارتقای اعضای هیئت علمی در مرحله استادیاری و دانشیاری است که مدرک تحصیلی دکتری مورد بررسی قرار می‌گیرد و در مقام ارتقاء از دانشیاری به استادی مبنای هیات ممیزه مرکزی، پرونده تشکیل شده قبلی برای ایشان است. زیرا همواره فرض بر این است که در مراحل قبلی مدرک دکتری بررسی شده و نیازی به بررسی مجدد نیست. بنابراین، موارد مطرح شده در قبل بایستی توسط دو وزیر قبلی، معین و توفیقی در بررسی پرونده ایشان لحاظ می‌شد که این اتفاق نیفتاده است.
منبع : راسخون
يکشنبه هفدهم 3 1388

میرحسین موسوی در مناظره تلویزیونی چهارشنبه شب با محمود احمدی‌نژاد ادعای ستاره دار کردن دانشجویان در دولت نهم را مطرح کرد که دکتر احمدی‌نژاد در پاسخ به این ادعا تأکید کرد، پدیده‌ی دانشجویان یک ستاره و دو ستاره مربوط به دولت قبل و زمان وزارت دکتر مصطفی معین بوده است.

به گزارش راسخون به نقل از رجانیوز، در توجیه دروغ‌گویی موسوی در نامه‌ای اظهار داشت که تنها پرونده کارشناسی ارشد برخی موارد آموزشی و کمیته انضباطی در دولت قبل بررسی می‌شد.
با این حال سازمان سنجش به این دروغ پاسخ داد و تأکید کرد تعداد دانشجویان ستاره دار که در دولت اصلاحات 5625 دانشجو بودند در دولت نهم با دستور وزیر علوم لغو شد و در این دوره هیچ دانشجوی ستاره داری نداریم.
به گزارش  راسخون به نقل از رجانیوز، باتوجه به اظهار نظر بعضی از کاندیداهای ریاست جمهوری درخصوص ستاره‌دار کردن دانشجویان در آزمون کارشناسی ارشد که باعث تشویش اذهان عمومی شده است روابط عمومی سازمان سنجش آموزش کشور در اطلاعیه‌ای به اطلاع مردم ایران اسلامی می‌رساند که درج علامت ستاره یا کد گزینش در کنار اسامی در لیست ارسالی به دانشگاه‌ها یک روال جاری بوده که آمار آن به ترتیب در سال 1378،551 نفر، سال 1379، 628 نفر، سال 1380، 566 نفر؛ سال 1381، 1069 نفر؛ سال 1382، 2584 نفر؛ سال 1383، 27 نفر، سال 1384، 200 نفر و در سال 1385، 224 نفر بودند که با دستور وزیر علوم این رقم حذف شد.
علامت ستاره یا کدگزینش به این معنی است که، داوطلبان دارای سوابق انضباطی یا نقص پرونده در هنگام ثبت‌نام در دانشگاه محل قبولی باید نسبت به تکمیل مدارک یا رفع شبهات موجود اقدام می‌کردند.
همچنین برای آگاهی عموم مردم به اطلاع می‌رساند که در سال 1385 به روش سال‌های قبل این عمل اتفاق افتاد که با دستور وزیر علوم، تحقیقات و فناوری همه افراد که علامت ستاره در کنار نام آنها درج شده بود. بدون هیچ قید و شرطی وارد دانشگاه شدند و برای سال‌های بعد این روش به طور کلی کنار گذاشته شده است .
منبع : راسخون

 
يکشنبه هفدهم 3 1388

رئیس دانشگاه تربیت مدرس گفت: استخدام میرحسین موسوی به عنوان عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس مربوط به دوره ریاست من نیست و اگر تخلفی صورت گرفته باشد مسئولان آن زمان باید پاسخگو باشند.

به گزارش راسخون ، دکتر فرهاد دانشجو در گفت‌وگو با خبرنگار علمی «شبکه خبر دانشجو»، اظهار داشت: با توجه به اینکه تمام دانشجویان تربیت مدرس در مقطع فوق لیسانس و دکتری مشغول به تحصیل هستند، بنابراین دانشگاه به هیچ وجه نیروی فوق لیسانس استخدام نمی کند.
وی عضویت میرحسین موسوی به عنوان هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس را مربوط به سال های قبل دانست و افزود: تاکنون شکایتی از وی نداشته ایم.
رئیس دانشگاه تربیت مدرس در ادامه تاکید کرد: البته استخدام فوق لیسانس به عنوان عضو هیئت علمی در رشته معماری معمول است، ولی در رشته علوم سیاسی این رویه معمول نیست.
دانشجو در پایان خاطرنشان کرد: معمولاً گروه های علمی دانشگاه قبول نمی کنند یک فوق لیسانس عضو هیئت علمی گروه شود، اما چگونگی این قضیه در مورد میرحسین به دوره استخدام وی برمی گردد .
منبع : راسخون

 
يکشنبه هفدهم 3 1388

پس از بازگشت مهندس میرحسین موسوی از فتح الفتوح سازمان ملل ، کشورهای دنیا تازه پی به اهمیت جایگاه پنیر (Cheese) در فرهنگ و تاریخ کهن و در موقعیت سوق الجیشی فعلی ایران  بردند.

 

بر اساس گزارشهای مخابره شده از صحن سازمان ملل پس از سخنرانی مهم سه دقیقه ای  موسوی در خصوص تاریخچه کهن ایران ، بیش از  144 قرار داد تولید و توزیع پنیر فی مابین تیم اقتصادی همراه وی با سایر کشورها بسته شد.

صاحب نظران اقتصادی معتقدند این قرادادها که عمدتا برای واردات پنیر به کشور می باشد باعث ورشکستگی کارخانجات تولید پنیر در کشور خواهد شد.

البته هنوز علت اشتیاق سایر دول به قرارداد های پنیری با ایران مشخص نشده است.

در ضمن چند تن از روسای کشورها که به نام پنیر حساسیت داشتند در حین سخنرانی وی محل سخنرانی را بلافاصله ترک کردند.

متاسفانه رئیس رژیم صهیونیستی و آمریکای همه چیز خوار ، نسبت به هیچ نوع پنیری حسایت ندارند وگرنه شکست جانانه ای در این نبرد می خوردند.

 

شنبه شانزدهم 3 1388

در پی قرائت نامه ای در ابتدای مناظره موسوی و رضایی، از سوی مهندس موسوی، جمعی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف در نامه ای اعتراض آمیز سوالاتی را مطرح نمودند.

 به گزارش راسخون از «شبکه خبر دانشجو»، در پی تخلف میر حسین موسوی در مناظره اش با محسن رضایی و ایراد اتهاماتی به رئیس جمهور، جمعی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف در نامه ای خطاب به مهندس موسوی اعتراض خود را نسبت به این قانون شکنی اعلام کرده و سوالاتی را مطرح نمودند.

متن این نامه به شرح زیر است:

جناب آقای موسوی
در پی مناظره حضرتعالی  و دکتر محسن رضایی ،شاهد آن بودیم که در ابتدای عرایضتان بیانیه ای را علیه دکتر احمدی نژاد در غیاب ایشان ،قرائت کردید .

اگرچه اصل و اساس ایراد شما به دکتر احمدی نژاد این است که چرا در سخنانشان  به کسانی انتقاد کرده اند که آنها در جلسه مناظره حضور نداشته اند ولی این خود نکته ای حائز اهمیت است که شما نیز در غیاب ایشان به بیان تهمت ها و افتراها علیه رییس جمهور مردمی پرداخته اید و در واقع خودتان بگونه ای بیانیه مذکور را زیر سوال برده اید.

اما آنچه که مهم می باشد، این است که در این بیانیه که شما نام آن را " ادب مرد به از دولت او" قرار داده بودید ،به راستی جنابعالی و پیش از آن نیز برخی حامیانتان (که معلوم نیست چرا آقای موسوی قصد انکار رابطه آنها با خود را دارد ) در سخنان انتخاباتی شان نماد بی اخلاقی بودید، و این نعل واونه زدن ما را بر آن داشت تا نامه ای را خطاب به شما بنگاریم .آقای موسوی
شما در این بیانیه که به زعم خودتان توصیه به اخلاق گرایی کرده بودید، دولت، رییس جمهور، مردم و بسیاری از دلسوزان و مسئولان انقلابی نظام را مورد اهانت قرار دادید؟

اتهام به " دچار بی‌اخلاقی و همچنین  فقر اخلاقی و مادی شدن کشور "،"عدم رعایت ارزش‌های اخلاقی در حکمرانی"، "دچار مدیریت غیرعقلانی شدن "،" رشد خرافات و ارائه آمار کذب"،" متهم کردن رییس جمهور مردمی به افشای اسرار کشور و بردن نام مردم و ریختن آبروی آنها "،"ستاره‌دار شدن دانشجویان توسط دولت"،" سهمیه‌بندی شدن دانشجویان دختر"،" پایان دادن به خویشاوندسالاری در نظام اداری"،"ارائه آمار دروغ و اشتباه توسط مقامات"،" متهم کردن دولت به تبعیض میان مردم و درست کردن شهروند درجه یک و دو " و بالاخره " صدقه "  نامیدن کمک ها وخدمات بی نظیر دولت نهم در روستاها و شهرستان ها ، تنها بخشی از اتهامات بی اساس شما به دولت منتخب مردم و در راس آن رییس جمهور مکتبی بود ؟

اما آقای موسوی

لم تقولون ما لا تفعلون ؟!!...

شما در حالی دولت را به این مسائل متهم می کنید که بی گمان هنوز نشست انتخاباتی شما در ورزشگاه آزادی از اذهان عمومی و سیل تهمت ها و تخریب ها علیه شخص اول کشور پاک نشده است. گرچه جای تعجب دارد که چرا قوه قضائیه هیچ برخوردی با این هتاکی ها نمی کند ، اما مروری بر روند برخورد قوه قضائیه با مفسدان اقتصادی و نگاه به اهم آنها مثل پرونده شهرام جزایری، کارآمدی این دستگاه برای برخورد با بی عدالتی ها را روشن کرده است، لذا انتظاری هم نمی رود که برخوردی صورت گیرد .

اما آیا شما سخنان فائزه هاشمی و دیگر مدعوین و سخنرانان نشست انتخاباتی خود را شنیده اید؟ نامیدن رییس جمهور انقلابی توسط شما و حامیناتان به عنوان دیکتاتور توهین نمی باشد؟ آیا سخنان آنها مصداق بی اخلاقی بودند یا افشاگری های رییس جمهور که قطره کوچکی از دریای مفاسد اقتصادی بود؟

جناب موسوی
تعریف شما از اسرار کشور چیست ؟ شما که خود معتقد به گردش آزاد اطلاعات هستید، چرا برخورد انقلابی رییس جمهور در یک نطق کوتاه را افشای اسرار کشور می نامید. چگونه است که پرونده مفاسد اقتصادی آقازاده ها و خان ها را اسرار کشور می دانید اما دارایی حساب ذخیره ارزی را جزء اطلاعات سری استراتژیک کشور نمی دانید ؟ حال آنکه خود شما درآمد نفتی دولتتان را اعلام نمی کرده اید.

به راستی شما انتظار دارید که انبوهی از وزرا و کارکنان در دوران دولت شما و آقای هاشمی و خاتمی به رانت خواری و اختصاصی سازی اموال بیت المال بپردازند اما صدای کسی بلند نشود و آن را اسرار کشور می دانید ؟

اگر قوه قضائیه در جاهایی وظایف خود را انجام ندهد و اگر عده‌ای امر به معروف و نهی از منکر را فراموش کردند، نباید کسی این موضوعات را جبران کند؟ ‌آیا نباید کسی باشد که از آقایان سوال کند که چطور صاحب این همه پول شده اند و نباید جلوی دستان آنها را بگیرد.

چگونه سکوت 4 ساله رییس جمهور برای حفظ مصالح کشور را که اکنون برای افشای جریان قدرت طلب که در انتخابات آتی وقاحت در مصارف بیت المال را به اوج خود رسانده است را تلاش های انتخاباتی می نامید؟ ای کاش چند دقیقه ای با رییس ستاد انتخاباتیتان فرصت صحبت کردن داشتید ،تا از بذل و بخشش های بی حد و حصر آقای جاسبی و همچنین دیگر اطرافیان و ملازمان آقای هاشمی به ستادتان خبردار می شدید ؟

شما را به خدا قسمتان می دهیم که حداقل یکبار دیگر نامه خود به ستادهای انتخاباتیتان را مرور کنید و اگر واقعا تطابقی میان آن و آنچه که امروز در ستاد شما رخ می دهد، نیافتید تاملی جدی در اطرافیان خود بکنید .

از آنجا که شما خود را ادامه دهنده راه امام و رهبری می دانید ،شما را به خواندن برخی از سخنان ایشان در کردستان توصیه می کنیم ،آنجا که برای تبیین شاخصه های رییس جمهوری فرمودند :

" بهترین، آن کسى است که ... از فساد دور باشد، دنبال اشرافیگرى خودش نباشد. آفت بزرگ ما اشرافیگرى و تجمل‏پرستى است؛ فلان مسئول اگر اهل تجمل و اشرافیگرى باشد، مردم را به سمت اشرافیگرى و به سمت اسراف سوق خواهد داد ..."

 " ... یکى از اساسى‏ترین کارها براى اینکه ما جلوى اسراف را بگیریم این است که مسئولین کشور، خودشان، کسانشان، نزدیکانشان و وابستگانشان، اهل اسراف و اهل اشرافیگرى نباشند. چطور میتوانیم اگر خودمان اهل اسراف باشیم، به مردم بگوئیم اسراف نکنید؛ «أ تأمرون النّاس بالبرّ و تنسون انفسکم»؛(3) «یا أیّها الّذین امنوا لم تقولون ما لا تفعلون. کبر مقتا عند اللَّه ان تقولوا ما لا تفعلون».(4) .... "

 با توجه به این سخنان گهربار رهبر معظم انقلاب ، پس چرا جنابعالی توجهی به اسراف و تبذیر نزدیکان، وابستگان و حامیان خود نمی کنید ؟

برادر گرامی ،جناب آقای موسوی
شما و اطرافیانتان ، بارها و بارها این دولت را به ارائه آمار و ارقام دروغ متهم کرده اید و گویی هیچ باکی از عقوبت اخروی آن نیز ندارید که مومنین را به دروغ گویی متهم کنید ؟

شما 8 سال نخست وزیر این کشور بوده اید و  در سال های بعد از آن نیز از مشاوران نزدیک آقای هاشمی و خاتمی به حساب می آیید ،لذا بی گمان بهتر از بسیاری از افراد می توانید تحولات اقتصادی رخ داده در کشور را لمس کنید و باور این نکته که حضرتعالی از این تحولات مطلع نیستید ، با توجه به سابقه شما بسیار سخت و دشوار است .زیرا حتی اگر آمارهای صحیح این دولت را - دانسته یا نادانسته - دروغ می نامید ،آمار های بانک جهانی و موسسات اقتصادی بین المللی پیش روی شماست و همگی حکایت از رشد چشمگیر اقتصادی در دولت نهم دارد .

پس چرا غیرمنصفانه قضاوت می کنید و مردم را بی جهت برای فعالیت های انتخاباتیتان نگران وضع موجود کشور می کنید ؟

باز هم از آنجا که داعیه دار ولایت مداری هستید ، شما را به سخنان رهبری ارجاع می دهیم  :

 " نامزدها گاه مسائلی خلاف واقع درباره اوضاع کشور و مسائل اقتصادی مطرح می کنند که مردم را نگران می کند و انسان نمی تواند باور کند که دادن این همه نسبت خلاف، از روی صدق و صفا مطرح شده باشد. "

 و ای کاش توصیه ایشان را در می یافتید آنجا که فرمودند : " کسی به گوینده اینگونه حرفهای تخریبی که انشاءالله از روی اشتباه بیان می شود، دلبسته و علاقه مند نخواهد شد بنابراین نامزدهای محترم دقت کنند که با حرفهایی که بسیاری از آنها واقعیت هم ندارد افکار عمومی را تخریب نکنند. "

آقای موسوی
شما این دولت را به درست کردن شهروند درجه یک و دو و تبعیض میان مردم متهم کرده اید، که البته نیازی به پاسخ دادن به این سخنان شما نیست ،زیرا اگر کمی در سفرهای انتخاباتیتان از مردم روستایی و شهرهای دورافتاده جویا می شدید ،به شما می گفتند که چندبار چهره شما ،آقای هاشمی و خاتمی را در میان خود از نزدیک دیده اند و چندبار چهره دکتر احمدی نژاد را ؟

اما سوال ما از شما همان است که قبلا نیز پرسیده ایم و آن ،این است که آقای مهندس موسوی ، لم تقولون ما لا تفعلون ؟! ..

آیا شما و حلقه اطرافیانتان مصداق تبدیل مردم به شهروند درجه 1 و 2 در دولت های گذشته نیستید ؟

بی گمان از روند تحصیلی همسرتان و عدم طی کردن روند قانونی دریافت مدرک و به تبع آن قانونگریزی در عضو هیئت علمی شدن ایشان و ریاست دانشگاه الزهرا با حکم دکتر معین (موسس پرونده دانشجویان ستاره دار ) با خبر هستید. آیا این تبعیض نیست که برخی دانشجویان سال ها در رنج و مشقت برای دریافت مدارج عالی تحصیلی تلاش نمایند ،آنگاه همسر شما اینگونه مدرک دریافت نماید ؟

روایت مدرک دانشگاهی خودتان و دکترای دختر گرامیتان نیز که حدیثی مفصل است . زیرا شما در فیلم تبلیغاتیتان از این که شما را دکتر بنامند ،ابراز انزجار کردید ،اما چگونه است که سال هاست پشت درب اتاقتان در دانشگاه ، نام دکتر را موسوی را قرار داده اند و بجای آنکه شما را در گروه های علمی منطبق با رشته خودتان ببینیم ،در گروه علوم سیاسی قرار دارید حال آنکه مردک فوق لیسانس معماری را دارید ؟ و اکنون نیز پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکترای علوم سیاسی را امضاء می نمایید.

از مدرک دکترای دخترتان در دانشگاه امیرکبیر نیز عبور می کنیم ،اما جناب موسوی شما را به خدا قسم ، چه کسانی مصداق تبعیض و شهروند درجه 1  .2 هستند ؟
و در پایان این که برادر گرامی جناب آقای مهندس موسوی :

لم تقولون ما لا تفعلون ؟! ..

منبع : راسخون

 

شنبه شانزدهم 3 1388

«احمدی‌نژاد طرفداران خودش را هم از دست داد! صحبت‌های احمدی‌نژاد حیثیت نظام را لکه‌دار کرد! سخنان احمدی‌نژاد سقوط اخلاقی بود! مناظره نشان داد که متانت بر وقاهت پیروز است! و …»

جملات بالا بخشی از واکنش‌های منفعلانه اصلاح‌طلبان است که بعد از شکست میرحسین موسوی در مناظره با احمدی‌نژاد در خبرگزاری ایلنا منتشر شده است. مشابه چنین عبارات مضحکی را از زبان آدمهای‌ بی‌انصاف دیگر هم می‌شود شنید.

واقعا که بعضی آدم‌ها چقدر راحت به مغزشان استراحت می‌دهند. این جماعت مدعی، 4 سال است که از هیچ اهانتی علیه احمدی‌نژاد دریغ نکرده‌اند، از همان ابتدا و حتی پیش از انتخاب احمدی‌نژاد با او مخالفت کردند، او را به دیکتاتوری متهم کردند، هرجا نشستند علیه او شعار دادند، تخریب کردند، اهانت کردند، فحش دادند، حتی به لباس و جوراب و کفش و قیافه احمدی‌نژاد هم گیر دادند، خوشبختانه خودشان هم با افتخار تمام به این مساله اعتراف کرده و می‌کنند، حالا بعد از 4 سال احمدی نژاد آمده و در یک مناظره تلویزیونی از خودش دفاع کرده، آنهم فقط به مدت یک ساعت! آنوقت همین دوستانی که تاکنون معنی اخلاق را نمی‌دانستند، فریاد وامظلوما و وامصیبتا سرداده‌اند که احمدی‌نژاد اخلاق را رعایت نکرده، حرمت بزرگان نظام را نگه نداشته و به آنها توهین کرده است…

توهین؟ بله توهین، احمدی‌نژاد به نظام و انقلاب توهین کرده! خودتان که بهتر می‌دانید این جور مواقع، نظام و انقلاب مساوی می‌شود با بعضی آقایان!

خود همین آقای موسوی از وقتی که احساس خطر کرد و به صحنه آمد، در هر جایی که حاضر شد دائما علیه احمدی‌نژاد و دولت او سخنرانی کرد، او با شکستن سکوت 20 ساله‌اش، همه مشکلات چندین ساله کشور را بر گردن دولت نهم انداخت. چندین بار دولت و احمدی‌نژاد را به استبداد متهم ‌کرد، او حتی به اقتدار و پایداری ایران در سیاست خارجی و نیز به سخنرانی رییس جمهور در اجلاس ژنو هم اعتراض کرد و آنرا مایه پایین آمدن شان ایران و ایرانیان در جهان قلمداد کرد! آقای موسوی در این مدت حتی از مسائلی چون توزیع سیب‌زمینی هم برای مخالفت با احمدی‌نژاد استفاده کرد و برای اولین بار شعار مرگ بر سیب‌زمینی در حضور ایشان ابداع شد که به شدت مورد تایید وی قرار گرفت!

اینها تنها بخش کوچکی از اهانت‌های چند ماه گذشته آقای موسوی علیه احمدی‌نژاد است. انصافا دیگر مساله‌ای در دولت نهم باقی نمانده بود که میرحسین موسوی آنرا مورد انتقاد قرار نداده باشد. حالا تهمت‌ها و اهانت‌های حامیان و دوستداران آقای موسوی را هم به موارد بالا اضافه کنید؛ به عنوان مثال، همین همایش سالن آزادی را در نظر بگیرید و ببینید در آن مراسم به بهانه حمایت از موسوی چه اهانت‌هایی که به رییس‌جمهور یک کشور نشد، آنهم با حضور سید محمد خاتمی، زهرا رهنورد و فائزه هاشمی و …

آنوقت دوستان سبزپوش ما علی‌رغم همه این موارد، از ادب و شرف و انسانیت و متانت و وقار دم می‌زنند و با مظلوم‌نمایی تمام، سعی دارند ناتوانی میرحسین موسوی را در اثبات ادعاهای گذشته‌اش، ناشی از ادب و متانت او بدانند، غافل از آنکه مردم جور دیگری فکر می‌کنند!

کدام متانت؟ شما از کدام انصاف صحبت می‌کنید؟ کسی که خودش فاقد انصاف و متانت و ادب هست، آیا می‌تواند درباره ادب و انصاف دیگران قضاوت کند؟ هرگز.

جمعه پانزدهم 3 1388
X